ناصر محمدخانی
ناصر محمدخانی
ناصر محمدخانی |
||
شناسنامه |
||
نام کامل |
ناصر محمدخانی |
|
زادروز |
||
زادگاه |
، ایران |
|
اطلاعات باشگاهی |
||
باشگاه کنونی |
||
پُست |
مهاجم |
|
باشگاههای حرفهای |
||
سالها |
باشگاهها |
بازی (گل) |
۱۹۷۵-۱۹۷۶ |
||
تیم ملی |
||
۱۹۹۰–۱۹۸۲ |
۲۵ (۱۸) |
ناصر محمدخانی متولد ۱۶ شهریور ۱۳۳۶ بازیکن سابق
تیم پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران است. وی در نیمه اول دهه ۶۰، در ۱۵۲
بازی موفق به زدن ۵۹ گل برای تیم پرسپولیس شد.
ناصر سابقه آقای گلی با تیم بانک ملی نیز دارد.همچنین او ۲۵ بازی و ۱۹ گل ملی در کارنامه دارد.
افتخارات
- بهترین گلزن جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۸۴
- مقام چهارمی در جام ملتهای آسیا ۱۹۸۴
- قهرمانی دربازیهای آسیایی ۱۹۹۰ با تیم ملی فوتبال ایران در کشور چین
- قهرمانی در لیگ فوتبال ایران با تیم پرسپولیس در فصلهای متعدد
- قهرمانی در جام در جام آسیا با تیم پرسپولیس سال ۱۹۹۰
زن صیغه ای او ( شهلا جاهد ) به اتهام قتل همسر دائمی و اول وی ( لاله سحرخیزان ) و در نهایت اثبات اتهام وی در دادگاه پس از هشت سال از وقوع قتل ( 1389 - 1381 )
ناصر محمدخاني: خيلي از نارفيقها تنهايم گذاشتند
مصاحبه ی روزنامه 90 با ناصر محمدخانی
هنوز با خودم کنار نيامدهام
پول زياد فوتبال ما را به حاشيه برده
خيلي از نارفيقها تنهايم گذاشتند
همه دلخوشيام علي و عرفان هستند
زماني شهرتش در فوتبال او را تبديل به مرد شماره يک رسانهها کرده بود و دورهاي
هم به واسطه حاشيههاي زندگيش، سوژه اول بحث روز بود. ناصر محمدخاني مهاجم سرعتي و
گريزپاي پرسپوليس در دهه 60 يکي از خوشتکنيکترين بازيکنان فوتبال ايران بود که
اگر الان دوره بازيگرياش بود، بيش از سه ميليارد ميارزيد.
محمدخاني در 152 بازي، 59 گل براي سرخپوشان به ثمر رساند و 25 بار هم پيراهن تيمملي
را بر تن کرد که حاصل آن 19 گل ملي بود. کسب عنوان بهترين گلزن جام ملتهاي آسيا
در سال 1984، قهرماني در بازيهاي آسيايي 1990 پکن، چند دوره قهرماني با پرسپوليس
در فوتبال ايران و قهرماني جام در جام آسيا در سال 1990 به همراه پرسپوليس، از
افتخارات دوران بازيگري ناصر محمدخاني است.
او که پس از خدافظي از دنياي بازيگري مشغول مربيگري در پرسپوليس شده بود، درگير
حاشيهاي شد که هم زندگي شخصياش را متلاشي کرد و هم اينکه باعث دوري او از فوتبال
شد. پرونده معروف قتل «لاله سحرخيزان» و متهم رديف اول آن «شهلا جاهد» تا مدتها به
تيتر يک رسانهها تبديل شده بود. در نهايت هم بعد از کش و قوسهاي فراوان، شهلا
اعدام شد و اين قصه براي هميشه خاتمه يافت. حالا از آن دوران خاطرات تلخي براي
ناصر محمدخاني باقي مانده و البته يک دنيا تنهايي! اثرات اين تنهايي به خوبي در
صورت درهم فرورفتهاش پيداست
او
الان مديريت يک مجموعه
ورزشي که متعلق به وزارت ورزش و جوانان است را برعهده گرفته و گاهي اوقات علاوه بر
مديريت، بچهها را تمرين مي دهد .
از علي و عرفان چه خبر؟
هردوي آنها قطر هستند و در کنار درس به طور جدي فوتبال را پيگري ميکنند. علي الان
21 سال دارد و در تيم الاهلي با فريدون زندي همبازي است. علي هافبک مهاجم بازي ميکند
و سبک فوتبالش به شدت شبيه خودم است. او دنبال اين است که به ايران بيايد و
فوتبالش را اينجا ادامه بدهد. البته قبل از هرچيز بايد تحصيلاتش را جدي بگيرد و
ضمن اينکه بايد تکليف خدمت سربازياش مشخص شود.
عرفان هم 17 سال دارد، او هم در رده جوانان بازي ميکند. عرفان هافبک است و خيلي
هم علاقمند به فوتبال! واقعا باانگيزه زيادي تمرين ميکند و خيلي دوست دارد هرچه
زودتر به موفقيت برسد.
90: خيلي وقت است که از فوتبال فاصله گرفتهايد، اطراف پرسپوليس هم ديده نميشويد.
هراز گاهي در جلسه پيشکسوتان باشگاه را شرکت ميکنم و دورادور اخبار تيم را ميشنوم
ولي واقعيت اين است که خيلي حوصله ندارم و مثل سابق نميتوانم براي فوتبال انرژي
بگذارم.
90: روزي که براي جلسه پيشکسوتان به باشگاه رفتيد، مسولان باشگاه شما را شناختند؟
البته آقاي شيريني جوان هستند و شايد مرا خيلي به ياد نياورند ولي آقاي رويانيان
استقبال خوبي داشتند و حسابي تحويلم گرفتند.
90: براي حضور در کميته فني باشگاه پيشنهادي نداشتيد؟
نه، چون زماني که به باشگاه رفتم، همه نفرات انتخاب شده بودند و تا الان هم چيزي
به من نگفتهاند.
90: شرايط اين روزهاي پرسپوليس را چطور ميبينيد؟
خب يحييگلمحمدي انسان محبوبي است و تلاش ميکند پرسپوليس را به موفقيت برساند.
بايد از او حمايت کرد تا برنامههايش را عملي کند. هرچند فکر ميکنم مربيگري در
پرسپوليس بيش از محجوبيت، نياز به مديريت و ديسيپلين سفت و سخت دارد.
90: پرسپوليس مدت زيادي به پاي ژوزه نشست ولي نتيجهاي نگرفت.
ژوزه کارنامه خوبي داشت ولي در پرسپوليس اصلا کارايي نداشت. او بدشانس هم بود و در
نتيجهگيري خوب عمل نميکرد. ناگفته نماند پرسپوليس در ابتداي فصل هم بدنسازي خوبي
نداشت.
90: داربي 76 را ديديد؟
بدون شک نيمه بازي اول بسيار بد و بدون کيفيت برگزار شد ولي يخ بازي در نيمه دوم
آب شد و انصافا پرسپوليس مستحق پيروزي بود.
90: اين روزها خيليها به علي پروين انتقاد دارند که براي حفظ جايگاهش در پرسپوليس
چشم به واقعيتها بسته و مصلحت انديشانه سکوت کرده است!
به نظرم هرکسي نميتواند راجع به عليآقا نظر بدهد. او اسطوره باشگاه پرسپوليس است
و در مورد او فقط بايد بزرگان صحبت کنند. پروين مرد بزرگي است و هيچ وقت بيدليل
کاري انجام نميدهد. نبايد به اين راحتي در موردش قضاوت کرد.
90: انتقادات زيادي به کيفيت بازيهاي ليگ برتر شده، شما هم موافق هستيد که سطح
کيفي بازيها نازل است؟
قطعا همينطور است و فکر مي کنم دو عامل باعث اين افت وحشتناک شده است. يکي تزريق
بيرويه پول به فوتبال و ديگري هم پرداختن بيش از حد شما مطبوعاتيها به بازيکنان
و بزرگ کردن آنها! پول بيش از اندازه بازيکن را اشباع ميکند و انگيزه را از او ميگيرد.
بازيکنان دچار نوعي خودبزرگبيني شدهاند و به اندازهاي که پول ميگيرند، فوتبال
بازي نميکنند. من خودم سالها در اين فوتبال زحمت کشيدم و همه سلسله مراتب را طي
کردم تا به پيراهن پرسپوليس و بعد هم تيمملي رسيدم. من با اين همه آوازه، آخرين
پولي که از فوتبال گرفتم 400 هزار تومان بود آن هم در سال 71 که دلار 200 تومان
بود! ولي الان بازيکنان پولهاي ميلياردي ميگيرند و ماشينهاي آنچناني سوار ميشوند
ولي دريغ از بازي خوب! در فوتبال ما پول حرفهاي ميدهند و بازي آماتوري تحويل ميگيرند!
90: شما تا روز آخر فوتبالتان انگيزه داشتيد؟
واقعا داشتم. هميشه بعد از تمرين تيم ميماندم و اختصاصي کار ميکردم. هميشه دنبال
يادگرفتن چيزهاي جديد بودم و عطش گلزني داشتم چون عاشق فوتبال بودم.
90: روي ضربات ايستگاهي تمرينات ويژهاي داشتيد و در آن متحبر بوديد؟
کاشته زدن را خيلي دوست داشتم و وقت زيادي صرف تمرين آن ميکردم. مهمترين نکته
ايستگاهي زدن قلقگيري است که با تمرين زياد به دست ميآيد.
90: چرا به دنبال تاسيس مدرسه فوتبال نيستيد که تجربيات خودتان را به جوانان
انتقال دهيد؟
يکي، دوبار وارد اين کار شدم ولي واقعا خيلي دل و دماغ اين کارها را ندارم. ميخواهم
همه وقتم را صرف بچههايم کنم.
90: پرسپوليس اين همه مهاجم دارد ولي همه آنها روي هم 10 گل نزدهاند! فکر ميکنيد
علتش چيست؟
خيلي سال است که ديگر پرسپوليس آقايگل تحويل ليگ نميدهد. مربيان کمي ترسو شدهاند
و با تکمهاجم بازي ميکنند و اکثر بازيهاي ليگ ما هم کم گل است. اين معضل در
پرسپوليس وجود دارد و مهاجمان آن شم گلزني را ندارند. همه اينها با تمرين و زحمت
به دست ميآيد. چيزي نيست که نشود فقط بايد تلاش کرد.
90: فقر گلزني در تيمملي هم مشهود است.
در اين مورد نميتوان به سرمربي تيمملي ايراد گرفت. او نقش هماهنگکننده را دارد،
بازيکن بايد در باشگاه تربيت و مهيا شود. تيمملي ما مجموعا 2 گل در رقابتهاي
مقدماتي جام جهاني به ثمر رسانده که يکي از اين دو گل نيز توسط يک هافبک زده شده و
اين يعني فاجعه!
90: عملکرد کيروش را چطور ميبينيد؟
او مربي بزرگي است و از يک فضاي کاملا حرفهاي به ايران آمده است. نبايد از کيروش
توقع معجزه داشته باشيم. بايد فرهنگ فوتبالي خودمان را بالا ببريم. بايد زمينه
حضور مربي سرشناس را ايجاد کرد و بعد سراغ او برويم. در اين صورت ميتوانيم از کيروش
توقع موفقيت داشته باشيم.
90: عملکرد رويانيان را در مدت حضورش در پرسپوليس چطور ديدهايد؟
او مدير کار بلدي است که با آمدن او بعد از سالها پرسپوليسيها از شر مشکلات مالي
راحت شدهاند. الان مشکل پرسپوليس فقط مسائل فني است که براي برطرف شدن آن، نياز
به زمان دارد. رويانيان کارهاي زيربنايي بزرگي انجام داده که اميدوارم شاهد ثمرات
آن باشيم.
البته من هميشه از امير عابديني هم به عنوان يک مدير قوي و باسياست ياد ميکنم. او
هم فردي است که در اين فوتبال کارش را بلد است.
90: شما پتانسيل حضور در اروپا را داشتيد، ولي هيچ وقت لژيونر نشديد!
اتفاقا چند بار به کشور آلمان رفتم و در شرف پيوستن به يکي از تيمهاي بوندس ليگا
هم بودم ولي رسانهها در آن زمان حاشيههايي برايم ايجاد کردند و نشد که به آلمان
بروم. براي همين ترجيح دادم در ليگ قطر بازي کنم.
90: شما در اوج آمادگي از تيمملي کنارهگيري کرديد، چرا؟
بعد از بازيهاي سئول بود که 14 نفر از بازيکنان تيمملي در اعتراض به کادرفني تيمملي
استعفا دادند و من هم براي اينکه همباشگاهيهايم را تنها نگذارم، به آنها پيوستم.
هميشه حسرت ميخورم چرا سه سال از بهترين دوران فوتباليام را در تيمملي به خاطر
برخي رفقايم از دست دادم.
90: سرسختترين مدافعي که مقابلش بازي کرديد، چه کسي بود؟
اصغر حاجيلو مدافع سمجي بود که واقعا عبور از او هميشه کار دشواري به حساب ميآمد.
90: با کدام بازيکنان راحتتر بازي ميکرديد؟
علي پروين و فرشاد پيوس، با اين دو نفر خيلي جفت و جور بوديم و درون زمين همديگر
را خوب پيدا ميکرديم.
90: شما يک گل به يادماندني هم به بايرن مونيخ زديد.
بله، آن زماني که در قطر بودم از روي يک ضربه کاشته به بايرن مونيخي گل زدم که با
همه ستارههايش بازي ميکرد. آن زمان خيلي سرحال بودم طوري که 50 متر را در کمتر
از 7 ثانيه ميدويدم.
90: با کداميک از بازيکنان هم دوره خود هنوز هم ارتباط داريد؟
محمد پنجعلي، عباس کارگر، ضيا عربشاهي
90: چرا از همدورهايهاي شما هيچ وقت مربي خوبي بالا نيامد؟
آن زمان باشگاه حمايت نمي کرد و خبري از کلاسهاي مربيگري نبود. ضمن اينکه خيلي از
ماها زير سايه علي پروين مانديم و بيشر از اينکه فوتبال را علمي دنبال کنيم، به
صورت تجربي به آن پرداختيم.
90: اگر يک بار ديگر به دنيا بياييد، همين فوتبال را ادامه ميدهيد؟
چرا که نه! من در اين فوتبال روزهاي خوبي داشته و به آنچه ميخواستم در عرصه
بازيگري رسيدم ولي اگر يکبار ديگر به دنيا ميآمدم، حتما درسم را جديتر ميگرفتم
و تا مقطع دکتري ادامه ميدادم.
90: سئوالي داريم که جوابش را ميدانيم، بدترين سفري که داشتيد، کدام مسافرتتان
بود؟
حتما مي دانيد که سفري که به آلمان داشتم، بدترين سفر عمرم بود! وقتي برميگشتم،
در هواپيما خبر فوت همسرم را به من دادند. چه روزهاي بدي بود، دلم نميخواهد تداعي
شود...
90: اين ده سال را چطور گذراندهايد؟
به بدترين شکل ممکن! در اوج تنهايي! من هنوز با خودم کنار نيامدهام و هنوز هم رنج
ميکشم.
90: مهمترين دلبستگي و دغدغه زندگيتان در حال حاضر چيست؟
فقط علي و عرفان! وگرنه هيچ چيزي در اين دنيا ندارم! در اين دنيايي که از يک ساعت
بعد خودت بي خبري!
90: چرا در اين مدت سعي نکرديد به فوتبال بازگرديد؟
اتفاقا علي پروين خيلي تماس ميگرفت و ميگفت بيا مشغول باش تا افکار مزاحم از
ذهنت دور شود ولي من افسرده بودم و هيچ انگيزهاي نداشتم. من روزهاي وحشتناکي را
گذراندم. مدت زيادي را در تنهايي خودم فرو رفته بودم...
90: يعني رابطهتان با فوتبال قطع شده است؟
نه، مطبوعات ورزشي را ميخوانم. کتاب ميخوانم و از طريق اينترنت سعي ميکنم به
روز باشم. بالاخره من بيست و چند سال در اين فوتبال بودهام و نميتوانم به همين
راحتي از آن جدا شوم.
90: الان بزرگترين آرزويتان چيست؟
فقط عاقبت به خيري
90: از بهترين سفري که داشتيد هم بگوييد.
سفري که به قطر داشتم و در آنجا با همسرم آشنا شدم. سال 68 ازدواج کرديم و او
هميشه بازيهاي مرا دنبال ميکرد. بهترين دوران زندگيام در همان سالها فقط بود.
من سه روز خوب و شيرين در زندگيام داشتم، يکي روز ازدواجم و ديگري هم روز تولد
فرزندانم.
90: خانهاي که همسرتان در آن به قتل رسيد را هنوز داريد؟
بله، سالهاست که آن را اجاره دادهام و ديگر آنجا نرفتهام. البته فکر ميکنم ديگر
هيچ وقت آنجا نروم.
90: واقعا از شنيدن خبر اعدام شهلا خوشحال شديد؟
سبک شدم! واقعيت اين است که او جرمي را مرتکب شده بود و بايد قصاص ميشد.
90: خودتان را چقدر مقصر ميدانيد؟
واقعا من کار اشتباهي انجام دادم؟ گناه کردم که به يک زن جوان پناه دادم و کمکخرج
زندگياش شدم؟ الان خيلي از ستارهها هستند که به چه کارهايي که مشغول نيستند! ولي
من هم قانونا و هم شرعا کارم درست بود. اشتباه از سمت کس ديگري بود که ميخواست
زيادهخواهي کند!
90: دوستانتان در اين مدت شما را تنها گذاشتند؟
خيليها کنارم بودند و خيليها هم نه! محمد پنجعلي، عباس کارگر و اردشير لارودي از
جمله کساني بودند که خيلي کمکم کردند و مايه دلگرميام بودند ولي برخيها هم زندگيشان
را مديون من بودند، تنهايم گذاشتند. من با حميد درخشان 20 سال رفاقت کردم و برايش
کم نگذاشتم ولي او اصلا رفيق خوبي نيست! من از او خيلي توقع داشتم ولي ...
90: در آن مدتي که درگير دادگاه بوديد، خيلي از روزنامهها، خيلي چيزها نوشتند.
من همهشان را واگذار کردم به خدا...
90: آخرين باري که گريه کرديد؟
همين چند روز پيش بود که پسرعمويم به رحمت خدا رفت.
90: در لحظات تنهايي هيچوقت به خودکشي فکر کرديد؟
به هيچ وجه! من همه اين روزهاي سخت را در اين 10 سال با کمک خدا گذراندهام.
تککلمه اي با ناصر
محمدخاني:
شهرري: قبلهگاه من
علي پروين: اسطوره فوتبال ايران
ناصر حجازي: بهترين دروازهبان آسيا
کارلوس کيروش: کارکشته
امير قلعهنوعي: بهترين مربي ليگ ايران
امير عابديني: باسياست
محمد پنجعلي: رفيق خوب
تيمملي: بازيهاي سنگاپور
سيروس قايقران: بامعرفت و لوطي
محمد مايليکهن: منضبط
محسن عاشوري: مهندس پرسپوليس
فرشاد پيوس: آقاي گل
دهه 60: بهترين دوران فوتبال ايران
ناصر ابراهيمي: مربي زحمتکش
پرسپوليس: بهترين آسيا
بانک ملي: يادش بخير
علي دايي: دوست خوب من
پرويز دهداري: معلم اخلاق
فرهاد مجيدي: محبوب آبيها
حميد درخشان: رفيق نيست
عبدالصد خرمشاهي: مبارزه بينتيجه
اعدام: از اسمش بدم ميآيد
قصاص: حق
موسيقي: فقط ملايم
ترافيک: سرسامآور
دلار: نميشه طرفش رفت!
مادر: همه چيز من
تنهايي: خيلي سخته!
قطر: خانه دوم من، آشنايي با همسرم
زندگي: بايد ساخت
به اعدام محکوم شد .